گـــربه ملوس ما

دامپزشکی

1391/12/11 19:21
نویسنده : جسیکا
119 بازدید
اشتراک گذاری

قرار است با یونس و مهدی دوتا صاحبم بریم کجا ؟؟ بریم دامپزشکی با تاکسی در راه این آقای راننده خیلی مهربان بود و باهامون صحبت می کرد بعد از یک مدتی ....

قرار است با یونس و مهدی دوتا صاحبم بریم کجا ؟؟ بریم دامپزشکی با تاکسی در راه این آقای راننده خیلی مهربان بود و باهامون صحبت می کرد بعد از یک مدتی راه را گم کردیم و با سوال های پی در پی رسیدیم دامپزشکی یک تخت بزرگ بود که روش روزنامه های زیادی پهن شده بود و کنارش یک آکواریوم ماهی بود و جلوی من یک کمد پر از وسیله بود دیدم آقای دکتر که اسمشون هم دکتر خلجی بود رفت داخل آشپزخانه و آمد یک آمپول کوچولو هم آورد بعد پوست گردنم را کشید و آمپول را وارد کرد داخل رگم که زیر پوستم بود درد که نداشت ولی خوب بعد از چند ثانیه یک مرغ که زیر بغل یک آقایی بود وارد دامپزشکی شد مثلا آورده بودنش که واکسن بزند خیلی خنده ام گرفته بود بعد آقای دکتر مهدی امدند و در کمد را باز کردند و یک باکس و یک شامپو و یک برس برام آوردند و بعد شناسنامه گرفتند در قسمت بعدی شناسنامه ام را نشانتان می دهم .خداحافظ بای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)